روز درختکاری در ایران
به روز رسانی: 16 تیر ، 1399 اخبار گردشگری
برای ما 15 اسفند سالهاست به عنوان روز درختکاری تداعی میشود. از زمانی که شعر دبستانی "به دست خود درختی مینشانم...." را فراگرفتیم تا به امروز هزاران درخت در ایران کاشته شده است و همزمان درختان زیادی هم از دست دادهایم. یادمان باشد با شروع تغییرات اقلیمی نیاز ما به درختان بیشتر از قبل شده است و فرصتی برای جبران آن نداریم. ممکن است ما همه نتوانیم در چنین روزی درخت بکاریم اما به پاس منابع طبیعی ایران در سفرهایمان به درختان آسیبی وارد نکنیم چرا که در فرهنگ ما درخت به معنی و مفهوم زندگی است.
مردم سرزمین ما همیشه برای درخت ارزش و تقدس قائل بودهاند. آنها طبیعت پر رمز و راز را با نماد درختان نشان میدادند. به تدریج درخت به سمبلی از مهر، باروری، جاودانگی و دانش بدل شد. تخت جشمید به راحتی شما را مبهوت معماری و هنر خود میکند و احتمال دارد روی نقشنگارههای سنگی طرح درختها را دیده باشید، یا در سنگ نگارههای طاق بستان و هزار بنای تاریخی کشورمان ردپایی از درخت را به وضوح مشاهده کنید. هر چند درختکاری یک روز است اما فرهنگ درخت در ایران به اندازه عمر تاریخ ماست.
ریشههای فرهنگی درخت آنقدر وسیع است که اگر شما به دورترین روستاهای ایران هم سفر کنید، درختان کهنسالی خواهید دید که مورد احترام مردم هستند. به آن دخیل می بندند و افسانههای قدیمی از معجزه درختان میگویند. درختانی که هنوز بعد از هزاران سال برای ما باشکوه و زیبا هستند مانند درخت پنج هزار ساله ابرکوه،
داستان و حکایتهای فارسی هم پر از نمونههای شیرینی از نقش درختان در زندگی انسانهاست. درختان سخنگویی وجود دارند که راهنمای آدمیان هستند. یک نمونه آن در شاهنامه درختی است که با اسکندر حرف میزند و آینده او را پیش بینی میکند. در این داستانها مراسمهای مهمی چون به تخت نشستن پادشاهان و یا دفن اموات هم پای درختان بزرگ انجام میشد.
در آخر بدنیست نگاهی به سفرنامه جهانگرد معروف ایتالیایی بیندازیم که نظرش در مورد درختان تهران شنیدنی است. "پیترو دلاواله" در زمان صفوی گذرش به تهران افتاد و در سفرنامه اش تهران را به این شکل توصیف میکند:
خیابانها پر از درختهای چنار است که همه پر برگ و قطور و زیبا هستند و باید بگویم که در تمام مدت عمر خود هیچ وقت تعداد به این زیادی چنارهای تنومند و زیبا ندیدهام. تنه این درختان به اندازهای قطور است که اگر دو مرد دست به دست یکدیگر بدهند، باز هم نمیتوانند یکی از آنان را بغل بگیرند و من باید تهران را شهر چنار بنامم..